جدول جو
جدول جو

معنی خسروآباد نور - جستجوی لغت در جدول جو

خسروآباد نور
(خُ رَ / رُو)
دهی است از دهستان نور و در عهد ظهیرالدین مرعشی عدول ده نام او بوده و به ناحیۀ ناتل رستاق تعلق داشته است. (ازمازندران و استراباد رابینو ترجمه فارسی ص 150)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ رَ / رُو)
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 36 هزارگزی شمال خاوری سنقر کنار راه فرعی سنقر به شیروانه، کوهستانی، سردسیر، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات دیمی و قلمستان. شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم بافی و پلاس بافی و راه فرعی سنقر به همه کسی کنار راه همدان از این ده می گذرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ / رُو)
ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان، واقع در سه هزارگزی جنوب راور و 2 هزارگزی راه فرعی کرمان به راور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ / رُو)
دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین، واقع در 12 هزارگزی جنوب آوج با آب و هوای معتدل. آب آن از رود خانه آوج و چشمه و محصول آن غلات و بن شن و سیب زمینی با باغهای انگور و قلمستان. شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و جاجیم بافی و راه مالرو است. این ده را هرائین سفلی نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا